هشت مسائل همه دارای کاشی و سرامیک هستند - دریابیم که چگونه حل آنها

معادن خاک سیلیس نیز در این شهرستان وجود دارند که برای تولید کاشی و سرامیک بهرهبرداری میشوند. همچنین مسجد گوهرشاد در مشهد و مسجد کبود تبریز که گوشوار سردر داخلی بنای مقرنسدار است و اصل مقرنسها آجری هستند و قطعات موزائیک و کاشی را به آن چسباندهاند قابل ذکرند. شیوه دهسازی ایرانی در این عصر، تحسین فرنگیان را برانگیخت، چنانکه هیئت فرانسوی گزارش مفصلی از آن تهیه کرد تا در «الجزایر همین شیوه» را کاشی قهوه ای طلایی به کار گیرند. وی در کرج ابودلف (کرهرود) با مردم و عمال مرداویج با مهربانی و مدارا رفتار کرد. شما آگاه هستید که من با آنان و باقی رعایایم رفتار یکسانی دارم و این کاری است که من مدتهاست رواج دادهام. بهبود یکپارچگی اعضا و اتصالات آن با عملکرد سازهای و رفتار لرزهای مجموعه (مقاومت در برابر نیروی باد و زلزله). چنانکه سعدی، خود، اشاره کرده است، نگارش آن را در ۶۵۵ هجری به پایان برده و به ابوبکر بن سعد زنگی تقدیم کرده است. آقاسی حتی اقامتگاه شخصی خودش را هم جزو املاک خالصه کرده بود. یعنی جزو املاک خالصه نمود. در این دوران همچنین بخشی از املاک خالصه نادرشاهی را که برای تأمین هزینههای جنگها جزو املاک دولتی کرده بودند، «مشروط بر اینکه مردمان و ورثه مالکان سجل خویش بیاورند» به صاحبانشان بازگرداندند.

مطابق گفته گاوین هامبلی، با اختلافات میان محمدشاه و علمای شیعه است که برای نخستین بار نفرت از سلطنت میان برخی از علما پدیدار میشود. بنا به گفته عباس امانت، محمدشاه که از نسل چهارم سلسله قاجار بود، حتی نسبت به پدرش عباس میرزا هم با زندگی ایلاتی آشنایی کمتری داشت. در گذشته به سرپرست خادمان، خادمباشی گفته میشد که بعدها به سرکشیک و ناظمکشیک تغییر نام یافت. با وجود همه اینها، در رابطه مالک و برزگر که از پیش برقرار بود، تغییر بزرگی حاصل نشد. محوطه امامزاده صالح پیش از تغییر فضای خیابانی تجریش، محوطهای کاملاً محصورشده همچون دیگر زیارتگاههای ایران بودهاست؛ ولی امروزه از حصار دیوارها خارج شدهاست. فریه، افسر فرانسوی دوران محمدشاه و اوایل عصر ناصری، مینویسد که «او (یعنی آقاسی) اقدامات ارزندهای پیش گرفت تا ایران را از وحدت حکومتی برخوردار کند و درستکاری به امور بدهد. معروف بود که او همه امور را به دست حاجی میرزا آقاسی سپردهاست. زمان اعزام محمدعلیخان به سفارت پاریس، آقاسی به او امر کرد فهرستی که دولت ایران از ۵۰ کتاب علمی و فنی فرنگی تهیه کرده را در بازگشت با خود بیاورد.

از این ازدواج دو فرزند متولد شد: خانم بالا که پیش از ازدواج درگذشت و خانم شاهزاده که با عمادالسلطنه پسر عزالدوله ازدواج کرد. تنها یک ماه بعد از درگذشت محمدشاه خبری به کنسولگری فرانسه در طرابوزان مخابره شد مبنی بر اینکه «همه یهودیان شیراز را کشتند.» در ماه مه سال بعد روحانیون شیعه برای «سرهای بریده» افسران فرنگی جایزه تعیین کردند. از همسر دوم دارای یک دختر به نام طوبی شد که پیش از ازدواج درگذشت. جیمز بیلی فریزر که اندکی پیش از به سلطنت رسیدن محمدشاه در سال ۱۸۳۴ میلادی با او ملاقات داشتهاست، ولیعهد ثانی را «لایقترین در میان تمام فرزندان و نوادگان پرشمار فتحعلیشاه، مخصوصاً از نظر اخلاقی و شخصی» توصیف میکند. اوژن فلاندن به اینکه شاه به برخی علوم نوین اروپایی تسلط دارد اشاره کردهاست و شخصیت او را «شیرین» توصیف میکند. باری اینکه انتقال قدرت از فتحعلیشاه به محمدشاه با جنگ داخلی طولانی همراه نشد، خود نشانه گسست از سنتهای پیشین که در چند سده اخیر وجود داشتند، است. علاوه بر آثار متفکران عصر روشنگری، در لیست نام کتابهایی در ربط با ساخت موتور بخار و صنایعی چون فولاد، آهن، قطار و راهآهن و چند کتاب دربارهٔ تاریخ به چشم میخورد. قیمت آن به بیش از بیست برابر ابریشم میرسید.

این امکان وجود دارد که از آن به عنوان ساختاری برای تحمل بار استفاده کرد. در دوران مغولان کشتار و ویرانی چون شبحی تار بر ایران سایه انداخته بود و باالطبع هنرمندان هم نه مجالی برای خودنمایی داشتند و نه حکومت چنین چیزی میخواست. هرگز در ترکیه جرئت انجام چنین کاری را نداشتند. محمدتقی سپهر لسان الملک به خصوص سخن به ستایش شاه میگشاید و میگوید که تاکنون در ممالک شیعه چنین حاکم خوشطینت و خوشرفتاری ندیدهاست. منابع فرانسوی به نسبت شاه دیدگاهی بیطرفانهتر ارائه کردهاند. دوسرسی فرانسوی به تفاوت زیاد موجود بین فتحعلیشاه و محمدشاه اشاره میکند و ظاهر او را «دلپذیر و برازنده» برمیشمارد. این دروازه در حد فاصل بین خانیآباد و میدان شوش در حوالی مکانی که امروزه در آن میدان غار (شهید هرندی) بنا شده است، واقع بود. در این حوزه به منظور حفاظت باغات از سرمای زمستان معمولاً تاکها را در پایان پاییز به زیر خاک میخوابانند و در اوایل بهار به محض جوانه زدن از خاک خارج مینمایند و همانگونه که در نشریه عمرانی منطقه خراسان آمده است قوچان از نظر کشاورزی و حاصلخیزی و همچنین از لحاظ محصول غله در بین شهرهای شمال خراسان از همه معروفتر میباشد.